محل تبلیغات شما

اهمیت انسان شناسی:

نوع نگاه به انسان و انسان شناسیِ هر دین، فلسفه و سبک زندگی(Life stance) از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که به نوعی خاستگاه و جایگاه انسان را در این دنیا را تعریف و بر اساس آن روش زیست انسان، نحوه ارتباط انسان ها با یکدیگر و با جهان پیرامون او و چگونگی اداره او بر این کره خاکی مشخص می شود. برای مثال، ادیان ابراهیمی انسان را مخلوق خدا می پندارند و براساس آن جایگاه قانون گذار برای انسان را خدا میدانند، بدین ترتیب از کتب مقدس به عنوان منبع قانونگذاری استفاده می کنند در تضاد با رویکرد اشاره شده، حکومت های سکولار بر پایه انسان شناسیِ انسان گرا و حقوق طبیعی انسان، منبع قانونگذاری را اجماع حقوق دانان، جامعه شناسان، اخلاق شناسان و سایر اندیشمندان اجتماعی بنا می کنند و به همین ترتیب در فلسفه ها مانند فاشیسم، نازیسم و کمونیسم و یا دین-فلسفه هایی مثل بودیسم، جینیسم و غیره انسان شناسی، نوع برخورد با انسان را معین می سازد.

 

وجوه اهمیت انسان شناسی در اسلام:

مسلمانان معتقدند که قرآن کتاب انسان شناسی و تربیت و تعالی انسان است و انسان شناسی قرآنی به دلایل زیر از اهمیت ویژه ای بر خوردار است.

  1. شناخت انسان، راهگشای شناخت خداست.
  2. شناخت انسان و ارتباط آن با مسائل اصولی و اعتقادی اسلام مانند نبوت و معاد.
  3. شناخت انسان و ارتباط با آن مسائل اخلاقی.
  4. شناخت انسان و ارتباط آن با احکام اجتماعی.(حقوق، ت، اقتصاد و امثال آن)

اما با مطالعه قرآن به نتایجی متفاوت روبرو می شویم.

انسان در آینه قرآن

انسان در قرآن بسیار ضعیف، با محدودیت های فراوان و منحرف معرفی شده است که این خود تضادی عجیب با آفریده ای دارد که خود خدا پس از آفرینش آن در سوره مومنون آیه 14 به خود تبریک گفته " فتبارک الله احسن الخالقین". بگذریم که این آیه تناقض دیگری نیز دارد که الله خود را برترین آفریننده ها معرفی کرده که خود اصل توحید در خلقت را مخدوش می کند. اضافه کنم که خدا با توجه به تعاریف آن در ادیان و فلسفه دین، یک Omni Max یعنی مطلق در همه چیز است، پس کوچکترین کمبود در خلقت، حکمت، اداره جهان، خیرخواهی، پیش دانندگی و از این دست یا ابهام در پیام رسانی یا دو پهلو سخن گفتن از چنین ذاتی به دور است.

اما مطالب ارائه شده در مورد انسان در قرآن به عنوان کلام خدا چه از بعد خاستگاه (آفرینش) و چه از بعد فیزیولوژی و روانشناسی (مسئله روح و جسم) حتی در حد آگاهی های زمان محمد هم نیست. در همان زمان کتب فلاسفه بزرگی مانند سقراط، افلاطون و ارسطو و یا فلاسفه رواقی، نو افلاطونی و حتی اپیکوری موجود بود که مطالب ارزشمند فراوانی در مورد انسان و ویژه گی های او در بر داشتند اما ظاهرا محمد از آنان بی اطلاع بوده و مطالبی در مورد انسان گفته که در حد باورهای نارسای محیط شبه جزیره عرب آن زمان بوده.

از جالب ترین نکات قابل توجه در قرآن نکوهش انسان به عنوان محصول تولید شده توسط خود خدا می باشد. این مذمت ها و نکوهش ها را می توان در دو دسته تقسیم کرد:

اول، آیاتی که طبیعت انسان را به لحاظ داشتن اوصاف طبیعی مورد نکوهش قرار می دهد.

دوم، آیاتی که او را از جهت اخلاقی، به خاطر اعمال ارادی و اختیاریش در برابر تکالیف و مسئولیت هایش نکوهش می کنند. انجام تکالیف سزاوار ستایش و ترک آنها مستوجب نکوهش است.

از مهمترین اوصاف طبیعی نکوهش شده انسان در قرآن می توان به: حریص بودن، بخل شدید، جدل، بی تابی و یاس، فخر فروشی، ضعف و رنج، کم ظرفیتی، جزع و فزع، غرور، عجول بودن، خودخواهی، افزون طلبی، حب شهوات و زینت ها، دارای نفس فریبنده، جهل، ناسپاسی و کفران، طغیانگری، ستیزه جویی، . اشاره نمود. لازم به ذکر است که آفریدگار مطلق، خود انسان را چنین طراحی و آفریده است، خرد در عجب می ماند از این منطق الهی. این منطق مانند ان است که نقاش یا مجسمه سازی پس از خلق اثر و تبریک و تهنیت به خود، نقاشی یا مجسمه را به دلیل طراحی و اجرای بد مورد نکوهش قرار دهد در حالیکه خالق اثر اوست. 

دومین دسته نکوهش ها که عمدتا" توهین و فحاشی هستند خطاب به کسانی است که ترک تکالیف کرده و یا کافر و غیر مومن هستند. در زیر نمونه هایی را ذکر می کنم:

  1. سوره بقره/65:  "به طور قطع از حال کسانی از شما، که در روز شنبه نافرمانی و گناه کردند، آگاه شده اید. ما به آنها گفتیم: به صورت بوزینه هایی طرد شده درآیید." که حاوی خرافه مسخ نیز می باشد. از نظر مسلمانان موضوع تبدیل شدن به بوزینه توهین و فحاشی نیست، بلکه قاعده مسخ است که یک مساله مورد قبول در ادیان الهی مخصوصا اسلام می باشد و این توهین نیست و واقعا انسان از جایگاه انسانیت خود تنزل پیدا کرده و تبدیل به حیوان می شود.
  2. سوره بقره/171: "و مثل [دعوتکننده] کافران چون مثل کسى است که حیوانى را که جز صدا و ندایى [مبهم چیزى] نمى شنود بانگ مى زند [آرى] کرند لالند کورند [و] درنمى یابند". مسلمانان معتقدند این توهین ها فقط مثال برای فهم بهتر موضوع است!!؟
  3. سوره مائده/60: "بگو : آیا شما را از کسانی که در نزد الله کیفری بدتر از این دارند خبر، بدهم : کسانی که خدایشان لعنت کرده و بر آنها خشم گرفته و بعضی را بوزینه و خوک گردانیده است و خود بت پرستیده اند؟ اینان را بدترین جایگاه است و از راه راست گمگشته ترند."
  4. سوره اعراف/166: "آری، هنگامی که در برابر آنچه از آن نهی شده بودند سرکشی کردند، به آنها گفتیم: به شکل میمون هایی طرد شده در آیید.
  5. سوره اعراف/176: "و اگر مى‏ خواستیم قدر او را به وسیله آن [آیات] بالا مى ‏بردیم اما او به زمین [=دنیا] گرایید و از هواى نفس خود پیروى کرد از این رو داستانش چون داستان سگ است [که] اگر بر آن حمله‏ ور شوى زبان از کام برآورد و اگر آن را رها کنى [باز هم] زبان از کام برآورد این مثل آن گروهى است که آیات ما را تکذیب کردند پس این داستان را [براى آنان] حکایت کن شاید که آنان بیندیشند".
  6. سوره اعراف/179: "و به راستى بسیارى از جن و انس را براى جهنم آفریده ایم، دل هایى دارند که با آن در نمى یابند و چشم هایى دارند که با آن نمى بینند و گوش هایى دارند که با آن نمى شنوند، آنان چون چهارپایانند، بلکه اینان گمراه ترند، ایشان بى خبرند." مسلمانان معتقدند اگر کسانی بعد از این همه معجزات هنوز به خدا ایمان ندارند، شایسته این صفاتند. فرض کنید شخصی با دلایل علمی و عقلی و همچنین دیدن اثرات یک دارو و روش های مختلف مجاب کردن او، به این نتیجه می رسد که حقیقتا این دارو لازم و مصرف آن حتمی باید باشد؛ ولی از مصرف دارو خودداری می کند و به خود ضرر می رساند؛ چنین شخصی که علم و عقل و منطق و شعور خود را زیر سوال برده است؛ آیا تفاوتی با حیوانات بدون عقل و شعور دارد؟ یقینا بین این دو تفاوتی نیست جز اینکه انسان صاحب عقل است و این رفتار را می کند و حیوانات بدون عقل چنین عملی را مرتکب می شوند، بنابرین جرم انسان صاحب عقل بیشتر است!!!!!؟
  7. سوره توبه/28: "ای کسانی که ایمان آورده اید، مشرکان نجسند و از سال بعد نباید به مسجدالحرام نزدیک شوند و اگر از بینوایی می ترسید، الله اگر بخواهد به فضل خویش بی نیازتان خواهد کرد زیرا الله دانا و حکیم است". این آیه، منبع حکم "نجاست کافر" است. نجاست یکی از احکام اسلامی است که در آن الله برخی چیزها را نجس اعلام می کند به جهت اینکه باید احکامی خاص درباره این چیزها رعایت گردد. الله ۱۱ مورد را نجس اعلام کرده و از این یازده مورد باید در لباس، بدن و مکان نمازگزار، نگهداری آن در مسجد (که باعث نجاست مسجد بشود)، خوردن و خرید و فروش آن ها اجتناب کرد. الله کافران، خون، لاشه حیوانات، ادرار و مدفوع و…  را نجس اعلام کرده است و این یک حکم شرعی برای مسلمانان است.
  8. سوره فرقان/44: "آیا گمان میبری بیشتر آن ها می شنوند یا می فهمند؟ آنها فقط همچون چهارپایانند بلکه گمراه تر".
  9. سوره مدثر/49 و 50: "چه شده که است از این پند اعراض می کنند؟ مانند خران وحشی که از شیر می گریزند." و "(جهنمیان) گویى گورخرانى رمیده اند"
  10. سوره جمعه/5: "مثل کسانى که به تورات مکلف شدند ولى به آن عمل نکردند همچون خرى است که کتابهایى را حمل کند، چقدر بد است مثل قومى که آیات الله را تکذیب کردند. الله ستمکاران را هدایت نمى کند."
  11. سوره انفال/22: "بدترین جانوران در نزد خدا این کران و لالان هستند که در نمی یابند."
  12. سوره واقعه/56: "و همچون شتران مبتلا به بیماری عطش، از آن می آشامید."
  13. سوره انفال/55: "به یقین، بدترین جنبندگان نزد خدا، کسانی هستند که کافر شدند و ایمان نمی آورند."
  14. سوره القلم/13: "گستاخ [و] گذشته از آن زاده است." آیه در بیان ویژگی های دشمنان محمد است.

اما هدف از مطرح کردن این ایرادات این است که انسان خردمند و آزاد اندیش را به اندیشه وادارد که آیا این نوع گفتار و حتی مثال زدن که کاملا ویژه گی های انسانی دارد و محیط زدگی و تاثیر فرهنگ نویسندگان این کتاب در آن مشهود است، شیوه گفتار آفریدگار دانا، توانا و خردمند و پیش داننده است؟ یا سبک گفتار یک انسان بی فرهنگ و فاقد تمدن؟

آیا این نفرت و کینه توزی نسبت به مشرکان و بی ایمانان که اتفاقا" آفریده خود او هستند و در آیاتی متعدد یاداور شده است که هدایت انسان نیز در دست الله است و هر که را بخواهد هدایت می کند و هر که را نخواهد خیر، از آفریدگاری مهربان و خردمند شایسته است؟

پاسخ را به عهده خواننده خردمند واگذار می کنم.  

من دیکتاتوری را دوست دارم

خدای رنج - The God of suffering

خوانشی بر افسانه معراج و صحت قرآن و احادیث

انسان ,سوره ,الله ,ها ,مورد ,خدا ,است که ,از این ,است و ,انسان را ,که در ,اهمیت انسان شناسی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

حقوق آدمی Physics for all