این موسی که همه جهانمتمدن باستانی از وجود او بیخبر بودند تا روزی که ظاهرا یک پادشاه خاندان سلطنتی مصری پتولومه (بطلیموس) هوس کرد نوشتههای یهودیان را به یونانی ترجمه کند، واقعا که میتوانست باشد؟ وقتی که این نوشتهها ترجمه شد قرنها بود که افسانههای شرقی همه آنچه را که در آنها به مردی بنام موسی نسبت داده شده بود درباره خدای یونانی با حکایت کرده بودند، یعنی گفته بودند که با از دریایی که در پیش پایش خشک شده بود گذشته بود و آب رودخانه را تبدیل به خون کرده بود، و عصای خود را به صورت اژدها درآورده بود. همه این قصهها در قالب ترانههای مستانه در میگساریهایی که به افتخار با، خدایشراب، ترتیب مییافت تکرار میشد بیآنکه کسی کمترین خبری از وجود قوم کوچک تازه رسیده و بیاباننشین و فقیری بنام قوم عبری در سرزمینی بنام فلسطین داشته باشد.
آنچه میتوان با واقعبینی بیشتری گفت اینست که این صحراگردان تازهوارد پس از آشنایی با فنقیانی که در این سرزمین مستقر بودند با افسانههای ملی و مذهبی آنان آشنا شدند و از آنها بصورتی ناشیانه و بیآنکه ظرافتی در نقل آنها بکار برده باشند رونوشت برداشتند.
زبانشناسان ما بطور روشن نشان دادند که حتی کلماتی چون ادونائی، الیاهو، الوهی و الوها که در نزد قومیهود معنی خدا را دارد، همه ریشه فنیقی دارند.
به نوشته ولتر محقق سرشناس تاریخیهود، واقعیت اینست که علیرغم همه روایاتسنتی، ما هیچ مدرک قابل قبولی نه تنها درباره شخصیت موسی، بلکه اصولا درباره وجود چنین کسی در دست نداریم، نه نوشتهای از آن دوران، نه لوحهای، نه اشارهای که بر اسالتتاریخی او صحه بگذارد و یا دستهکم نام سادهای از او ببرد، و ااما باید این فریضه باورنکردنی را بپذیریم که بزرگترین شخصیت تاریخیهود فقط در عالمتخیل قوم خودش وجود خارجی داشته است.
و به نوشته محقق دیگر، چار بوکور، همه عناصر تاریخی و تحقیقی در مورد عدم وجود واقعی پیامبری بنام موسی چنان اتفاق نظر دارند که تقریبا با قاطعیت کامل میتوان نتیجه گرفت که شخصیت محوری تاریخ یهود و بنیانگذار آیینیهود هرگز وجود خارجی نداشته و همه تاریخ زندگانی او، از سبدی که در درون آن به امواج رود نیل سپرده شده تا آیین تدفین او در دره بیتفعور در عرباتموآب، داستانی ساختگی بیش نیست.
در مورد مرگ او نیز، به قول مارتینبوبر که در کتاب معروفش، موسی مینویسد، احتمالا خود یهوه، وظیفه گورکنی و دفن موسی را بهعهده داشته است، زیرا نه هیچکسی از حضور خود در این مراسم سخنی گفته و نه هیچکسی ادعای شناسایی قبری را برای او کرده است .
واندنبرگ مورخ و استاد هلندی تاریخ مصر در همین راستا تذکر میدهد که مردی بنام موسی، در مقام رهبر آزادیبخش قوم یهود و قانونگذار آن و بنیانگذار مذهب آن حقا باید یکی از شخصیتهای برجسته تاریخجهان باشد، و با این همه عجیب است که نسلهایی پیاپی از باستانشناسان علیرغم کوششهای فراوان و پیگیر خویش به کمترین نشان قانعکنندهای بر وجود واقعی این شخصیت پرآوازه دست نیافتند، و همه آنچه ما درباره این ناشناخته سرشناس می دانیم منحصرا از تورات میآید، یعنی از کتابی که اصالت خودش مدتهاست به اندازه اصالت موسی مورد تردید قرار گرفته است .
محقق دیگری بنام روشتریو، استاد کانادایی تاریخ مذاهب، یادآور میشود که، اگر تا به هنگام انحلال دیوانهای تفتیشعقاید (انکیزیسیون) مسئله وجود یا عدموجود تاریخی موسی نمیتوانست اصولا مطرح شود، این واقعیت که امروز نیز علیرغم از میان رفتن هر مانع و مشکلی در این باره همچنان برای این معما راهحلی پیدا نشده است - منتها این بار بدین جهت پیدا نشده است که هیچ مورخ و هیچ پژوهشگری برای تایید افسانه توراتی مردی بنام موسی به مدرک قابل توجهی دست نیافته است - میتواند خود دلیل قابلقبولی براین فرضیه باشد که در اصالت تاریخی این قهرمان افسانهای جای تردید بسیار وجود دارد
تذکر معروف زیگموندفروید دراین مورد بارها مورد نقل قرار گرفته است که، سلب مالکیت یک ملت از شخصیتی که این ملت او را بزرگترین شخصیت تاریخی خود میشناسد، بیگمان برای هیچ محقق یا مورخی کاری دلپذیر نیست، هر چند که گاه به حکم وظیفه خود راهی جز این نداشته باشد
دو شخصیت بزرگ دیگر قرن گذشته، فویر_باخ در آلمان و رنان در فرانسه، اظهار نظرهایی مشابه دارند. ارنسترنان این واقعیت را نیز یادآوری می کند که، نه تنها در هیچ قسمت از کتاب داورانتورات و دیگر نوشتههای مربوط بدین دورانداوران و دورانپادشاهان اسرائیل، از مقام استثنایی موسی در تاریخیهود، سخنی بهمیان نمیآید، بلکه حتی نامساده او را ولو یکبار، در هیچیک از این نوشتهها نمیتوان یافت …
کوتاه سخن آنکه، موسی نیز همچون اکثر قهرمانان قوم یهود همچون، یوسف، سلیمان، لوط، ابراهیم و . تنها اختراعقومی کوچک بوده که آرزوهایی بزرگ در سر داشتند. آنها با خلق این شخصیتهای اساطیری که از اقوام و تمدنهای همسایه آنها را به عاریت گرفته و با سنن قبیلهای خود به آنها رنگ و لعابی تازه دادند، سوای رسیدن به آرزوهای خود، البته تخم کین و نفرت را نیز خواسته یا ناخواسته در دنیا پاشیدند و با خلق موجودی سادومازوخیست، که تجلی خدایی بشدت روانی، جامعهستیز (Psychopath)، و پستفطرت بود باعث قتلعام انسانهای بیشماری گشتند. شاید به جرات بتوان ادعا کرد، در کل تاریخ نوشته و نانوشته بشری، هیچ شخصیت اسطورهای، از هیچ تمدنی، به اندازه اساطیر قوم یهود باعث بدبختی و مرگ انسانها نشده است وقت آن رسیده تا به موسی و سایر شخصیتهای اسطورهای عهد عتیق نیز بمانند زئوس، میترا، گیلگمش، هرکول و . فقط به چشم قهرمانان دنیایهای خیالی بنگریم و داستانهای آنان را در شبهای طولانی و سرد زمستانی برای کودکانمان تعریف کنیم.
منبع: Biblicalarcheology.org, Who was the Moses, was he more than an Exodus hero
موسی ,وجود ,شخصیت ,بنام ,مورد ,نیز ,که در ,و با ,مردی بنام ,بنام موسی ,که این
درباره این سایت